جدول جو
جدول جو

معنی علی آباد آوه - جستجوی لغت در جدول جو

علی آباد آوه
(عَ دِ یَ)
دهی است جزء بخش جعفرآباد شهرستان ساوه. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 259 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه، و میوه های باغ و انار است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان پلاس بافی است. راه آن مالرو است و یک هزارگز با راه شوسه فاصله دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان ریوندبخش حومه شهرستان نیشابور واقع در 12 هزارگزی جنوب نیشابور. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 109 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات است. اهالی به زراعت و مالداری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان بهنام سوختۀ بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری ورامین و 2 هزارگزی راه نیمه شوسۀ ورامین به شریف آباد. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 545 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه جاجرود تأمین میشود. محصول آن غلات و صیفی و چغندرقند است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه آن مالرو است و از طریق جلیل آباد میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ کو کِ)
دهی است از دهستان حشون بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 40 هزارگزی باختر بافت، و 10 هزارگزی شمال راه فرعی سیرجان به بافت. ناحیه ای است جلگه و سردسیر، ودارای 78 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. ساکنان این ده از طایفۀ افشار هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ)
دهی است از دهستان قصبۀ بخش حومه شهرستان سبزوار واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری سبزوار و در سر راه شوسۀ عمومی مشهد. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 505 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، زیره، پنبه و بنشن است. اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ)
دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 9هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. ناحیه ای است جلگه و گرمسیر، و دارای 359 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، میوه های باغ، سبزی و پنبه است. اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن اتومبیل رو است. آب این ده را با لوله بشهر آورده اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ لو لَ)
دهی است از دهستان ییلاق بخش قروۀ شهرستان سنندج واقع در 39 هزارگزی شمال باختری قروه و 6 هزارگزی باختر پای تمر. ناحیه ای است جلگه و سردسیر، و دارای 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و قلمستان است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، وصنایع دستی زنان بافتن قالیچه و گلیم و جاجیم است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا